نزدیک به سه چهارم از مادران جدید بلوز کودک را تجربه می کنند – یک واکنش احساسی کوتاه مدت که در آن دچار احساس تحریک پذیری ، بی قراری و اضطراب می شوند. اما افسردگی پس از زایمان که حدود 13 درصد مادران جدید را تحت تأثیر قرار می دهد متفاوت است: این جدی تر است و برای از بین بردن نیاز به درمان دارد.
روانشناس شریل کینگزبرگ ، دکترای روانشناسی ، رئیس بخش ، بیمارستانهای دانشگاه OB / GYN پزشکی رفتاری می گوید: “افسردگی پس از زایمان با بلوز کودک متفاوت است زیرا علائم آن شدیدتر و طولانی تر است.”
بسیاری از زنانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند ، یک هفته تا چند هفته پس از زایمان ، اثرات آن را احساس می کنند.
علائم افسردگی پس از زایمان
علائم افسردگی پس از زایمان می تواند ظرف چند روز پس از زایمان و تا سه ماه بعد بروز کند. آنها می توانند از علائم خفیف تا شدید متغیر باشند.
افسردگی پس از زایمان معمولاً از دو الگو پیروی می کند. یکی الگوی اضطراب و افکار وسواسی است. زنان با این شکل اضطراب افسردگی پس از زایمان ، ترسهای فاجعه آمیز را تجربه می کنند. این افکار معمولاً حول این احساسات به وجود می آیند که کنترل خود را از دست می دهند و ناخواسته به کودک آسیب می رسانند.
این زنان غالباً دارای افکار “چه می شوند” ، “چه می شود که اگر کودک را به طور اتفاقی بیاندازم.” می شوند.
الگوی دیگر روحیه صاف و افسرده ای شبیه به سایر قسمت های افسردگی عمده که مختص بارداری / زایمان نیستند،هست. این علائم شامل موارد زیر است:
- روحیه مداوم غمناک ، مضطرب یا “خالی”
- تحریک پذیری
- احساس گناه ، بی فایده بودن ، ناامیدی یا درماندگی
- از دست دادن علاقه یا لذت در سرگرمی و فعالیت
- خستگی یا کاهش غیر طبیعی انرژی
- احساس بیقراری یا مشکلی در نشستن
- مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری
- خوابیدن دشوار است (حتی وقتی کودک در حال خواب است) ، مثلا صبح زود بیدار شوید یا زیاد بخوابید
- تغییر در اشتها
- درد ، سردرد ، گرفتگی یا مشکلات گوارشی که علت جسمی مشخصی ندارند یا حتی با درمان نیز تسکین نمی یابد
- برای پیوند یا ایجاد یک دلبستگی عاطفی با نوزاد جدید مشکل دارند
- تردیدهای مداوم در مورد توانایی مراقبت از نوزاد جدید
- افکاری در مورد مرگ ، خودکشی یا آسیب رساندن به خود یا کودک
عوامل خطر
در هیچ یک از دلایل افسردگی پس از زایمان زنان مقصر نیستند. افسردگی پس از زایمان به دلیل عدم استحکام روابط زوجین یا عدم تمایل به همدیگر ایجاد نمی شود. عوامل بیولوژیکی و گاهی اوقات موقعیتی ممکن است منجر به افسردگی شود. افسردگی پس از زایمان یک وضعیت پزشکی است که برای رفع آن نیاز به درمان وجود دارد.
زنانی که دارای این عوامل خطر هستند بیشتر احتمال دارد دچار افسردگی پس از زایمان شوند:
- افسردگی قبلی
- سابقه خانوادگی افسردگی
- عدم حمایت خانواده ، دوستان و شریک زندگی
- ازدواج یا بی ثباتی مالی
- اختلال دیسفوری قبل از قاعدگی یا تغییرات خلقی مرتبط با هورمون
روان پریشی پس از زایمان
روان پریشی پس از زایمان بسیار کمتر دیده می شود و در هر یک از 1000 زنی که زایمان می کنند یک یا دو مورد رخ می دهد. اما به هرحال روان پریشی پس از زایمان یک بیماری روانی شدید با علائمی است که می تواند شامل موارد زیر باشد:
- هذیان یا باورهای غلط
- توهم ، یا دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند
- شیدایی ، یا روحیه بلند و بی روح
- پارانویا و از دست دادن واقعیت
زنان مبتلا به روانپزشکی پس از زایمان در معرض خطر زیادی هستند که به خود و یا کودک خود آسیب برسانند و نیاز به درمان دارند و تا بهبود علائم،آنها باید تحت نظر باشند.
مراحل مراقبت از خود
خوشبختانه ، افسردگی پس از زایمان قابل درمان است. “دکتر کینگزبرگ می گوید. “یک متخصص بهداشت روان می تواند با ارائه ترکیبی از داروها و / یا روشهای گفتگوی رفتاری شناختی به آنان کمک کند.”
صحبت با مادران دیگری که افسردگی مادرانه را تجربه کرده اند نیز می تواند کمک کند.
کارهای دیگری که می توانید انجام دهید:
از خانواده و دوستان خود بخواهید که برای مدت کوتاهی از فرزندتان مراقبت کنند ، به شما فرصت دهند تا بخوابید ، کارهای بدنی انجام دهید یا ورزش کنید (خواب سالم REM برای درمان افسردگی پس از زایمان بسیار مهم است)
انتظار نداشته باشید والدین کاملی باشید،یادتان باشد قرار است طولانی مدت مادر بمانید
عضویت در یک گروه پشتیبانی از مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان کمک می کند
تشخیص اینکه افسردگی یک وضعیت پزشکی واقعی است ، نشانه ضعف نیست و نیاز به درمان دارد.
پذیرش پدر و مادر بودن برای همه (نه فقط شما) دشوار است ، و این که درخواست کمک می کنید صحیح است.
ترجمه و گردآوری : وارش رنجبر